به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حضرت آیت الله حسین مظاهری در پیامی به اولین هم اندیشی رؤسای کمیسیونهای فرهنگی اجتماعی شوراهای اسلامی شهر که به میزبانی اصفهان به مدت دو روز برگزار می شود، آورده اند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
با اهداء سلام و گرامیداشت مقدم شما مسئولان محترم کمیسیونهای فرهنگی و اجتماعی شوراهای اسلامی به دیار دانش و فرهنگ و هنر و جهاد، یعنی شهر تاریخی و ایمانی و فرهنگی اصفهان، در ابتدای سخن، از پیشگاه خداوند متعال توفیقات روزافزونتان را در خدمت هرچه بیشتر و خالصانهتر به فرهنگ و تمدن ملت بزرگوار ایران مسألت می کنم.
بی شک، وجود ظرفیتهای مناسب قانونی در شوراهای شهر و مجموعههای شهری برای تأثیرگذاری مثبت و ارتقاء سطوح و ابعاد فرهنگی و اجتماعی، اقتضاء دارد تا شما مسئولان خدمتگذار با شناخت دقیق و بهرهبرداری شایسته از این ظرفیتها، بسترها و زمینههای لازم را بهمنظور رشد فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در شهرها ایجاد نمایید و از فرصت محدود مسئولیت خود، در جهت تعالی فکری و رفتاری شهروندان و افزایش سطح فرهیختگی و فرزانگی جامعه استفاده نمایید.
در این راستا اگرچه سخن، بسیار است، اما در این مجال کوتاه، لازم میدانم به سه نکتۀ اساسی اشاره کرده و توجه شما میهمانان گرامی را بدان جلب نمایم:
نخستین نکته، ضرورت توجه جدّی به اهمیت بنیانی مقوله فرهنگ است.
اساساً فلسفه بعثت پیامبران الهی و نزول کتابهای آسمانی، به تصریح قرآن کریم، امر فرهنگ و اصلاح فرهنگی و دستیابی به فرهنگ مطلوب، و به تعبیر دیگر: ایجاد تحول و تغییر وضعیت ِموجود ِنامطلوب ِفرهنگی به وضعیتِ مطلوب ِتوأم با دانش و بینش بوده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ».
از اینرو باید گفت: فرهنگ، زیربنای سایر ابعاد نهادی اجتماع از قبیل سیاست، اقتصاد و قانون و نظایر اینهاست و بنابراین مقوِّم و مقدَّم بر آنهاست و اصلاح و ارتقاء آن نهادها، در گرو رشد و تعالی فرهنگ است.
نهاد سیاست و حکمرانی، بدون تکیه به فرهنگ و یا بیاعتناء به فرهنگ، سیاست ِخطرآفرین و مایۀ شرّ ملک و ملت است، چنانکه نهاد اقتصاد، بدون پشتوانه و پیوست فرهنگ، اقتصاد بیمار و ناتوان خواهد بود؛ و متأسفانه باید گفت: به رغم آنکه بارها و بارها لطمههای سنگین بیتوجهی به مقولۀ فرهنگ را در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجربه کرده ایم، اما هنوز هم فرهنگ و موضوعات و مسائل فرهنگی، جایگاه شایسته خود را نه در برنامهریزیها و سیاستگذاریها و نه در مقام اجراء و مدیریتها به دست نیاورده است و از این جهت انصافاً «فرهنگ» نهاد مظلوم ِ جامعۀ ماست.
دوم: به فرهنگ باید به عنوان یک مقولۀ کاملاً تخصصی نگریسته شود. یکی از ابعاد مظلومیت فرهنگ همین است که همگان خود را مجاز به مداخله و اظهارنظر و ارائۀ طریق در این عرصۀ خطیر و سرنوشت ساز می دانند، در حالی که فرهنگ، یک باب تخصصی و ویژه است.
مسئولان و اعضای محترم کمیسیونهای فرهنگی و اجتماعی شوراهای شهر و نیز متصدیان و دستاندرکاران سایر بخشهای فرهنگی، هرگز نباید تصور کنند که صرف ریاست و مسئولیت آنان در این بخشها، موجب تخصص و کاردانی آنان در مقولۀ فرهنگ و مسائل فرهنگی خواهد شد، بلکه باید علاوه بر اینکه به طور جِدّ، مجهز به شناخت لازم از مسائل نظری و مشکلات عملی در صحنۀ فرهنگ باشند، قطعاً از فکر و مشورت متخصصان و اندیشمندان در این عرصه نیز کمال استفاده را بنمایند و به سخن و نقد و نظر آنان، توجه جدّی و التزام عملی داشته باشند و هیچگاه و به هیچ عنوان خود را مستغنی از آراء و انظار متفکران و اصحاب فرهنگ نشمارند.
بدون شک شیوههای رویارویی با موضوعات و مسائل و مشکلات فرهنگی و خصوصاً تضادّ و تنازع فرهنگها و نیز تنوّع و تکثّر خرده فرهنگها در دنیای معاصر، نیازمند شناخت علمی و مطالعۀ هدفمند و بهرهگیری از عالمان و متخصصان اندیشه ورز است.
سوم: در عرصۀ فرهنگ که مجموعهای از باورها و اندیشهها و ذخیرههای فکری و ذهنی و عواطف و احساسات و ارادهها و خواستههای انسانی است، و بدین ترتیب، وجه درونی و باطنی انسان و جوامع انسانی را تشکیل می دهد، آنچه مهمتر از آرمانها و ارزشهاست، راهها و روشهاست. چه بسیار ارزشهای متعالی که در پای روشهای نادرست، ذبح شدهاند و مسیرها و راههای غلط، آن آرمانهای درست را بد و زشت، جلوه دادهاند.
در این زمینه توجه به این مطلب مهم، لازم است که شیوۀ قرآنی اصلاح فرهنگی، شیوۀ انگیزش از درون بر پایۀ دو عامل آگاهی و انتخاب است، نه شیوۀ اجبار و سیطره!
قرآن کریم تصریح می فرماید که دعوت به طریق صلاح و سداد یعنی راه خداوند، باید با ابزار سهگانۀ حکمت و موعظۀ حسنه و جدال أحسن انجام پذیرد: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ»؛ حکمت به عنوان سخن عالمانه توأم با بینش که بیانگر حقایق روشن است، و موعظۀ حسنه یعنی اندرز نیکو که خیرخواهانه و پندآموزانه است، و جدال أحسن به عنوان شیوۀ برتر گفتگو که موانع ذهنی مخاطبِ مخالف را به چالش می کشاند، ابزارهای سهگانۀ بسیار مهمی است که در این آیۀ شریفه به عنوان وسایل مهم دعوتگران الهی و اصلاحگران فرهنگی برشمرده شده و بیانگر این واقعیت اساسی است که دعوت اصلاحی باید عقل و قلب مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد و عملاً بستر انتخاب آگاهانه و آزادانه را برای آنان فراهم سازد و از اینرو اجبار و اکراه در این مسیر نمی تواند سازنده باشد: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّر، لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ» ، «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعیدِ».
این تعالیم حیاتبخش و انسانساز باید سرمشق و مورد توجه و اندیشۀ همۀ برنامهریزان و دست اندرکاران فرهنگی جامعه و از جمله شما مسئولان محترم فرهنگی اجتماعی شوراهای شهر باشد و انشاء الله بتوانید با استفاده از این آموزههای وحیانی در مسیر ارتقاء فرهنگی شهروندان، قدمهای شایستهای بردارید و به توفیق نائل آیید.
تأییدات الهی را برای همۀ شما عزیزان از خداوند سبحان مسألت میکنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حسین المظاهری
٥ / شوال المکرم / ١٤٤٤
6 / اردیبهشت / ١٤٠2